یواشکی شیرجه میروم زیر میز. هنوز تکلیف کلاس نویسندگی را ننوشتهام. فکر میکنم دربارهی چی بنویسم خوب است؟
دبیر هنوز دارد از بارهای الکتریکی و جاذبه و دافعه حرف میزند. بیچاره خودش هم فهمیده دارد به یک مشت آدم خواب درس میدهد، ولی ولکن قضیه نیست. با کفشهای پاشنهبلندش تقتق میکند، سؤال میکند و گاهی بلند جواب را فریاد میکشد، اما کوچکترین فایدهای ندارد.
تابلو را پر کرده از آونگ و هزار رنگ دایره و مثل شبح سرگردانِ سرتا پا سیاه، اینسو و آنسوی تخته میرود. یعنی دربارهی شبح سرگردان بنویسم یا از تیمارستانی که آدمهایش با هوا حرف میزنند؟
زنگ که میخورد همه نفس عمیقی میکشیم، زنده میشویم. خدا به راه راست هدایت کند کسی را که ساعت هفت صبح تابستانی کلاس فیزیک میگذارد!
نگار مطیع،۱۶ ساله از اهواز
عکس: نرگس دارینی، ۱۶ساله از تهران
نظر شما